d

The Point Newsletter

    Sed ut perspiciatis unde omnis iste natus error.

    Follow Point

    Begin typing your search above and press return to search. Press Esc to cancel.
      /  حقوق   /  افراد ناشناس

    افراد ناشناس

    نویسنده: دوری بلوچ

    این متن در مورد سرنوشت بیش از 80 هزار کودک بلوچ (برآورد تقریبی) در ایران است که فاقد شناسنامه ملی هستند است . کودکانی که به دلیل بی توجهی دولت و فقر خانواده هایشان بی هویت مانده اند. 

    انسانهایی که به بهای بیسوادی و جهل خانوادهها هویت ندارند. کسانی که در بخشی جغرافیایی از این کرهی خاکی به دنیا آمده، رشد کرده و اسم و رسم و طایفه و قومیت دارند اما هویت ندارند.مردم یک کشور هستند با تمام شرایط ملی، دینی و آیینی اما به عنوان شهروند یک کشور شناخته نمیشوند. از کمترین توجه و حمایت دولتی بیبهره هستند. کودکان، نوجوانان و پیرانی که به دلایل مختلف شناسنامه ندارند وهیچ گونه حمایت دولتی ندارند. کودکان با استعداد و مشتاقی که به بهای نداشتن شناسنامه از نعمت تحصیل محرومند، ساعتها پشت پنجرهی کلاسهای درس ایستاده و درس میآموزند ولی فرصت حضور در کلاس درس و بحث و گفتگوی علمی ندارند.

    در سالهای اخیر دولت با دادن نامهای از فرمانداری و بخشداری ها به این کودکان بیسجل اجازهی حضور در مدرسه را میدهد اما مدرکی نخواهند داشت و آیندهی تحصیلی و شغلیشان نامعلوم است. . کسانی که بخاطر سهلانگاری خانوادهها، شناسنامه های پدر و مادرشان همان سجل قدیمی دوران شاهنشاهی است و تجدید نشده یا بخاطر نداشتن شناسنامه یکی از والدین، که به علت ازدواج پدر و مادرشان با یکی از فامیل های نزدیک اما بدون شناسنامه ایرانی در آن طرف مرز، کودکانشان قربانی هویتی میشوند.

    راه سخت و دراز و هزینهبر گرفتن شناسنامه که حق انسانی و قانونی آنهاست، خانوادهها را دلسرد کرده و باعث بیهویتی فرزندان میشود.

    کاری که با یک استشهاد محلی به راحتی قابل تایید و مستند است را با گذر از راهروهای پر پیچ و خم ادارات و کاغذبازی های بیبنیاد و در سالهای اخیر گرفتن آزمایش دی آن ای که بسیار وقتگیر و هزینهبر است برای افراد سنگین و طاقت فرسا کردهاند. کودکان با استعداد و پر تلاشی که یارانه حمایتی و معیشتی ندارند و از فرصت تحصیلات عادی با آیندهی روشن شغلی هم محروم میشوند.

    جوانان و میانسالانی که به علت نداشتن شناسنامه هیچ گونه حق رأی و تعیین سرنوشت ندارند. در سرشماری ها حساب نمیشوند. بیمه درمانی ندارند و چه بسا گاهی مشاهده میشود به علت هزینههای سرسامآور درمانی در بستر بیماری در اتاقهای کاهگلی فرسودهشان جان میدهند. علاوه بر آن این بیهویتی حتی به ضرر جامعه هم است چرا که اگر این افراد بیهویت جنایت یا خلافی را مرتکب بشوند امکان شناسایی آنان وجود ندارد و به راحتی میتوانند از دست قانون فرار کنند.

    اما جالبتر اینکه در میان افراد بی شناسنامه کسانی هستند که فقط با یک تلفن و یک بار مراجعه و با کمترین زحمتی شناسنامه دار میشوند. بله همان پارتی داران و سرمایهدارن که در جامعه صاحبنفوذ و قدرتند. در این قسمت از کرهی خاکی پول و پارتی حرف اول را میزند و بدون آن حتی از نعمت وجود هم محروم میشوی. به امید موجودیت وجود داران.

    به امید وجود و هویت.