d

The Point Newsletter

    Sed ut perspiciatis unde omnis iste natus error.

    Follow Point

    Begin typing your search above and press return to search. Press Esc to cancel.
      /  حقوق   /  چگونه بلوچستان دخترانش را نا امید می کند

    چگونه بلوچستان دخترانش را نا امید می کند

    نویسنده: مریم سلیمان

    برای تغییر جامعه ستم دیده زنان و دختران در ایالت بلوچستان پاکستان اقدامی جمعی و هماهنگ لازم است.

    در ۶ اکتبر، اداره توسعه امور زنان در بلوچستان اعلام کرد که با مصوبه ”برابری جنسیتی و سیاست توانمندسازی زنان’’ در سطح دولت استانی موافقت کرده است. اما این امر با انتقاد بسیاری از روزنامه نگاران و فعالان مواجه شد چرا که با زنان از مناطق مختلف استان پیش از تدوین و تصویب این مصوبه مشورتی نشده بود . و بعد از تصویب و اعلام مصوبه ، این سند و سیاست های مذکور در ان هنوز به اطلاع عموم نرسیده است و برای زنان دشوار است که بفهمند این سیاست دقیقا برای انها چه پیامدهایی دارد و ایا زندگی را برای انها و دخترانشان اسانتر می کند یا خیر .

    این اولین بار نیست که زنان در مورد لایحه ای که ظاهرا هدف ان بهبود زندگی انهاست، مورد مشورت قرار نمی گیرند. در سال ۲۰۱۴، مجلس بلوچستان لایحه ای برای جرم انگاری خشونت خانگی تصویب کرد. اما به گفته دکتر فوزیه سعید، فعال و محقق ‘’ قانون گذاران در مجلس بلوچستان حتی تغییرات و اصلاحات مهمی در این لایحه اعمال نکردند و لایحه ای را تصویب کردند که در ابتدا ان طور که باید به خشونت خانگی نپرداخته و ان را جرم انگاری نکرده است.’’

    برای سیاست گذاران و قانون گذاران بسیار مهم است که پیچیدگی موضوعاتی را که سعی در پاسخگویی به انها را دارند ارزیابی کنند. و برای انجام این کار ، انها باید جویای نظرات کسانی باشند که مستقیما تحت تاثیر قرار می گیرند .

    در اغلب اوقات صدای زنان و دختران در مناطق روستایی نادیده گرفته میشود چرا که انها نا اگاه قلمداد می شوند. اما این دختران و زنان بهتر از هر کس دیگری می توانند روایت خود را از محرومیت و مظلومیت بیان کنند. این روایت ها قوی هستند و می توانند راه حل هایی ارائه دهند که هرگز به ذهن مقامات رسمی و تحصیل کرده نمی رسد. سیاست های منطبق با واقعیت های اجتماعی، حتی اگر به طور مداوم اجرا نشوند ، ارزشمندند.

    برای مثال، بهبود وضعیت زنان و دختران بلوچستان بدون اطمینان از دسترسی آنها به آموزش تقریباً امری غیرممکن خواهد بود. علیرغم نرخ پایین ۱۸ درصدی سواد زنان در بلوچستان و نرخ ۷۵ درصدی دختران جوان بازمانده از تحصیل، هنوز ابتکارات کلیدی برای تغییر این امر که سال هاست نیز راکد مانده وجود ندارد.

    بلوچستان کمتر از 17 درصد بودجه استان را به آموزش اختصاص می دهد. فقدان تغییرات مؤثر در نظام آموزشی استان، به ویژه در مناطق روستایی، کودکان و به ویژه دختران جوان را مجبور به ترک تحصیل می کند.

    فقدان انتخاب برای دخترانی که از پس زمینه های محروم هستند مشکل بزرگ تری است. وقتی اموزش در کار نباشد، فرصت های اقتصادی نیز وجود نخواهند داشت. این منجر به یک مسئله مهم دیگر می شود: ازدواج های زودهنگام و مرگ و میر مادران.

    تقریبا از هر ۱۰ دختر در بلوچستان، شش دختر قبل از سن ۲۰ سالگی ازدواج می کنند.این امر بعلاوه بر فقدان امکانات اولیه مراقبت های بهداشتی باعث شده که مرگ و میر مادران در این استان با ۷۵۸ فوت ازهر ۱۰۰۰،۰۰۰ در بلوچستان در مقایسه با ۲۷۲ از هر ۱۰۰،۰۰۰ در کل پاکستان بالاترین امار در کشور باقی بماند.

    در سال ۲۰۱۸، در آخرین کابینه مجلس بلوچستان، دکتر شمع اسحاق لایحه ای را برای غیرقانونی کردن ازدواج های زودهنگام ارائه داد، همانطور که استان های سند و پنجاب قبلاً آن را طبق حدود تعیین شده توسط یک فرمان در سال ۱۹۶۱ غیرقانونی اعلام کرده بودند. قانون به روز شده اجازه ثبت پرونده را می دهد و به پلیس اجازه می دهد تا ازدواج کودکان را متوقف کند. اما در بلوچستان، یک قانون از سال ۱۹۲۹ هنوز حاکم است، که اجازه ثبت پرونده برای ازدواج های زیر سن قانونی را نمی دهد، و همچنین اجازه نمی دهد پلیس به آن توجه کند. لایحه ارائه شده از سوی اسحاق تا به امروز انجام نشده است.

    هیچ مدرکی مبنی بر اینکه قانون ضد ازدواج کودکان در سند و پنجاب کاملاً مؤثر بوده است وجود ندارد، اما وجود چنین قانونی حداقل این امکان را ایجاد می کند که چند پرونده به پلیس و دادگاه برسند.

    اقدامات فرهنگی مانند ازدواج های زودهنگام دختران جوان را به دام می اندازد و کسب درآمد را برای آنها در بزرگسالی دشوارتر می کند. به همین دلیل در مقایسه با سایر استان‌های پاکستان، بلوچستان در زمینه مشارکت زنان در نیروی کار کمترین سهم را دارد. در حال حاضر تنها ۵.۰۶ درصد زنان در این استان بخشی از نیروی کار هستند.

    فقدان اطلاعات تفکیک جنسیتی در مورد فقر مشکل دیگری است، چرا که هیچ راهی برای پی بردن به تأثیر فقر به ویژه بر زنان و دختران جوان وجود ندارد. و استانداردهای زندگی و شانس آنها برای تحصیل تا حدودی تحت تأثیر فقر قرار دارد. در جوامع فقیرتر، هنجارهای یک قرن پیش هنوز بر حیات مردم مسلط است، منجمله ازدواج های زود هنگام و قتل های ناموسی که یکی از شدیدترین شکل های خشونت جنسی به شمار می اید. اغلب دختران جوان قربانی این رسوم می شوند اما داده ها و تحقیقات بسیار کمی در مورد این موضوع در دسترس است. بنابراین هنگام تدوین سیاست ها تقریبا هرگز به این مسايل توجه نمی شود.

    هنگامی که هیچ اقدامی برای مقابله و متوقف کردن یک مساله وجود ندارد، ان مساله همچنان جدی تر می شود. این امر نیاز به اراده سیاسی و اجماع برای مقابله با مسائل مرتبط پیش روی زنان، از جمله ارزیابی مجدد تصمیماتی که قبلا گرفته شده است، دارد. تنها کنش جمعی می تواند امور را از ان شکلی که همیشه بوده متحول کند. صدای مردم مهم است. صدای دختران جوان در یکی از ناشنیده شده ترین نقاط جهان اهمیت دارد. قوانین و سیاست‌های فراگیر که زندگی دختران را آسان‌تر می‌کند، در نهایت آنها را به زنانی قوی تبدیل می‌کند که نه تنها زندگی بهتری خواهند داشت، بلکه به نوبه خود زندگی اطرافیان خود را آسان‌تر می‌کنند.

    منبع دیپلمات, 16th October 2020

    این مقاله با اجازه نویسنده نشر داده شده است.