d

The Point Newsletter

    Sed ut perspiciatis unde omnis iste natus error.

    Follow Point

    Begin typing your search above and press return to search. Press Esc to cancel.
      /  داستان کوتاه   /  قورباغه و گاو

    قورباغه و گاو

     

    در یک میدان دو گاو نر برای جنگ آماده شدند، در کنار میدانی قسمتی از زمین نم دار بود و خانه قورباغهها در آنجا بود وقتی که جنگ میان دو گاو بالا گرفت قورباغهی پیر لرزه بر اندامش افتاد، قورباغه های جوان از او پرسیدند چرا میلرزی؟
    پس قورباغه پیر با لرزش گفت برادرانم شما نمیدانید، بعد از این جنگ یکی از گاوها از پا خواهد افتاد و پا به فرار خواهد گذاشت و در همین حال که فرار میکند پایش در خانهمان فرو میرود و ما میمیریم.
    بعد از چند لحظه که یکی از گاوها از پا درآمد و فرار کرد، گاو وقتی فرار میکرد به سمت خانه قورباغه ها میرفت و پایش در این زمین نمدار و خانه قورباغهها فرو میرفت که بسیاری از قورباغهها مرڈند.

    Moral: It is said that in a fight between two great powers, the small ones suffer